زمستون

یک قدم مانده به...

زمستون

یک قدم مانده به...

ماییم یا که اوست؟

ما از خداى گم شده‏ایم او به جستجوست‏

چون ما نیازمند و گرفتار آرزوست‏

گاهى به برگ لاله نویسد پیام خویش‏

گاهى درون سینه مرغان به هاى و هوست‏

در نرگس آرمید که ببیند جمال ما

چندان کرشمه‏دان که نگاهش به گفتگوست‏

آه سحرگهى که زند در فراق ما

بیرون و اندرون، زبر و زیر و چارسوست‏

هنگامه بست از پى دیدار خاکى‏ای‏

نظاره را بهانه تماشاى رنگ و بوست‏

پنهان به ذره ذره و ناآشنا هنوز

پیدا چو ماهتاب و به آغوش کاخ و کوست‏

در خاکدان ما گوهر زندگى گم است‏

این گوهرى که گم شده ماییم یا که اوست؟

 

 

‌‌‍‹احمد شاملو›   

 

نظرات 2 + ارسال نظر
ژان جمعه 26 مهر 1387 ساعت 05:49 ق.ظ http://janvaljan.blogsky.com

پاییز پادشاه فصل هاست.

نهال شنبه 27 مهر 1387 ساعت 03:08 ب.ظ http://fazmetr.blogsky,com



همیشه وقتی این شعرو زمزمه میکنم یه حس خیلی خوبی بهم دست میده ...از طرفی هم به بی خبری یه نهیب میزنم ...

ننوشتی ماله کیه ؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد